یه سفر...خریدسیسمونی

سلام آقازاده .خوبی مامانی؟جات راحته؟

شنبه هفته قبل 16آبان مامانی وقت دکترداشت کرمان.وقتی بابایی لیست خرید بلندبالای منو دیدن گفتن بعدامیریم بندر.اماچون دیگه کم کم مامان داره سنگین میشه تصمیم گرفتیم بزنیم به جاده.شنبه کارامونو انجام دادیم.کرمان حسابی سرد بود.یکشنبه راه افتادیم سمت بندر.نزدیک ظهر بابایی زنگ زدن که سوییت بندرعباس هماهنگ نبود.زنگ زدن قشم که گفتن سوییت آماده است.ماهم دل رو زدیم به دریا و زدیم به دریا.رفتیم قشم.شب بود که رسیدیم.استراحت کردیم و چون شب زود خوابیده بودیم صبح زود همگی بیدار باش بودیم.بعد صبحانه رفتیم درگهان.اینقدر زود رفته بودیم که هنوز همه مغازه ها باز نشده بود.خلاصه کلی خرید کردیم واسه شما و آبجی جون.خریدای شماهم که باکلی بالا وپایین کردن بود.

اما بریم سراغ خریدای گل پسری

این اولین چیزی بود که خریدیم از درگهان.وهمین شد استارت خریدامون.

ولباسای نوزادی که با کلی وسواس خریداری شد وکلی مدل دیدیم تا بالاخره این رو پسندیدیم برات

اینم یه سرویس هفت تیکه

سرهمی مخمل

وسایل بهداشتی.البته شیشه شیری که من میخواستم نبود که بعدا میگیرم

تشک تعویض

لباسهای متفرقه

لباسهای پسرونه به سلیقه بابایی

حوله حمام

پتوی دورو

درآخرهم اسباب بازی

البته مقداری از چیزایی که میخواستم دلخواهم پیدا نکردم مثل پیراهن و شلوار لی ،کفش،لباس بیرونی و... که موکول کردم به بعد تولدت مشهد. ان شاءالله بسلامتی یکی یکی رو تنت کنم وباهاشون عکس بگیرم ازت

عزیز دردونه من

اگر میبینی تمام چیزایی که برات خریدیم ریز و درشت برات گذاشتم اینجا واسه اینه که فکر نکنی بین شما وآبجی برامون تفاوتی بوده.نه عزیزم.همونطور که برای اومدن آبجی لحظه شماری میکردیم و براش خریدای رنگارنگ میکردیم برای شماهم همینقدر منتظر بودیم.البته قراربود همه چیزت رو پسته ای بخرم که بعضی چیزا نبود آبی خریدیم.مبارکت باشه گلم.ان شاءالله چهارماه دیگه هم بسلامت بگذره وشما پا توی دنیامون بذاری و خونه مونو قشنگ تر کنی