امروز...فردا...چندهفته...
سلام گل پسری مامان
دیروز25بهمن رسیدیم مشهد.ساعت5رفتیم دکتر.یکساعتی معطل شدیم.دکترگفت رسیده وآماده ای.ازامشب بایدآماده اومدنت باشم.دردای گهگاه وپراکنده هم میان ومیرن.باباجون چهارشنبه میرن وشنبه میان ان شاءالله.ظهررفتیم حرم.دلم لرزید ازارباب خواستم اگرصلاحه قبل چهارشنبه که بابایی برن چشمای مارو روشن کنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی