کاکا جون،علی آقاکاکا جون،علی آقا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره
آبجی کاکاآبجی کاکا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

درانتظارکودک

ماه های انتظار....

سلام گل یاسمن مامان این روزا خبر بارداری یا زایمان دوستان و فامیل دور و نزدیک بهم میرسه. خوش بحالشون. برای همه شون آرزوی سلامتی میکنم اما گلکم بخاطر من و دل من نه بخاطر دل پاک آبجی کوچولوت که عاشق بچه هاست و هرجا بچه ببینه گریه میکنه که بغلش کنه بیا....
18 ارديبهشت 1394

روزپدر

سلام نازی من امروز میلاد امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام و روز پدر بود. اما شمابازم مهمون مانشدی . نمیگم تاامیدشدم اما دیگه برای اومدنت ختم برنمیدارم. نمیخوام به زور بخوامت. نمیخوام هرماه منتظرت باشم. میخوام هروقت خداصلاح میدونه شماروبه ماهدیه بده. امشب قصد کردم ختم واقعه ای که برداشته بودم رو تموم نکنم چون حالم خیلی بده. خیلی خسته ام. ولی بازم امیدوارم به لطف خدا راستی آبجی جونت روهم ازشیر گرفتم بسلامتی. یه خورده سخت بود ولی نه به سختی انتظار اومدن شما......
12 ارديبهشت 1394

این روزا

سلام کوچولوی ریزه خوبی؟خوش میگذره؟ حتما خوش میگذره که دل نمیکنی بیای پیش ما حال مامان خوبه.چندوقته خیلی کمردرد ودل درد دارم.هفته پیش رفتم سونو.گفت خداروشکر چیزیم نیست شاید کمردردممازعفونت باشه.به دکترخودم زنگ زدم گفت تا وقتی  مطمئن نشم باردار نیستی نمیتونم برات دارو بدم.گفتم سونو گفته باردار نیستی ولی گفت تا بیست اردیبهشت باید صبرکنی . امیدوارم مهمون دلم بشی گلم....
6 ارديبهشت 1394

حالم خوب نیست....

سلام قندک من.خوبی فدات شم؟ هرچی میگذره حالم بدترمیشه.شباخیلی بی حال میشم.امروز صبح هم حالم بدشد نتونستم صبحانه بخورم.نمیدونم اینا بخاطر چیه. چندروزدیگه معلوم میشه مهمونمون شدی یانه.امیدوارم باخبر اومدنت بیام گل قشنگم. مراقب خودت باش امیددل مادر منتظرتم بیصبرانه......    
25 اسفند 1393

حالم خوب نیست...

سلام دلبندمادر خوبی؟خوش میگذره بهت ؟ چندوقتیه حال مامان خوب نیست سردردهای شدید میگیرم.فکرکنم شیرم بدمزه شده.چون آبجی جونت کمترشیرمیخوره. بعضی وقتا غذاکه میخورم حالم خیلی بدمیشه.چندشب پیش بخاطر سردرد شدید رفتیم دکتر.بابایی میگفتن نکنه خبریه؟ گفتن نه بابا فکرنکنم.ولی گلم بیصبرانه منتظرتم . زودتر بیا.گمونم بابایی هم کم کم دارننمثل من بی طاقت میشن واسه اومدنت.... دوست داریم...  
19 اسفند 1393

برگشت بابایی

سلام بادوم کوچولوی مامانی بابایی بعدازیکماه ازسفربرگشتن کاش شماهم بودی پیشمون و باباجون واسه شماهم مثل آبجی کلی سوغاتی میاوردن ولی حییییییف.... دلم خیلی گرفته زودتربیا عسلک من دوست دارم ...
4 اسفند 1393

چهل روز انتظار...

سلام عشقولک مامان چندروزی میشه که چله زیارت عاشورا و حدیث کسائی که برااومدنت برداشته بودم تموم شده.فردا هم هفده ربیع الاول و میلاد پیامبراعظم صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام هست .روزی که ازخداخواستم علائم اومدن شماروبهم نشون بده... عیدت مبارک خوشکل من...  
18 دی 1393